نسبت به این میز و صندلی ها حس دوگانه ای دارم. از یک طرف وسوسه کار کردن پشت چنین میزی هست، لذت تصور زنده بودن محیط اطراف؛ و از طرف دیگر، فکر اینکه آیا ما حق داریم گیاهی را در قفس بیندازیم؟ آیا گیاه درکی از آزادی ندارد؟
می نویسم. تو بگیر ردی از حال که می خواهم بماند، در موم مثل نیاکان مصری ام. یا روی سنگی به تقلید از مادرِ طبیعت. می نویسم. گاهی به امیدِ خوانده شدن، ولی اغلب برای اینکه خودم بتوانم از توی افکارم بیایم بیرون و بایستم و از دورترک نگاهشان کنم. می نویسم. هر روز. می نویسم. نوشتن، همین و تمام
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر