دوشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۹۰

ایمیل خیلی بیروح است. از تمام ارتباط آدم ها با هم، چهار تا کلمه می ماند فقط. با این صورتک ها که مثلا قرار است جای خالی حرکاتِ چهره ای که دارد این ها را می گوید پر کنند. کاش نبودند ولی. نامه به مراتب بهتر است. خواندنِ دست نوشته ی عزیزی، و دیدن که چه طور این جا انگار دستش لرزیده، آنجا را عجله داشته بنویسد که برسد به جمله ی بعد، اینجا که مرکب به عمقِ کاغذ نفوذ کرده، درنگ کرده بوده، تردید داشته که جمله اش را چه طور به سرانجام برساند. در انحنای هر حرف، می بینی اش. اصلا صدایش را انگار می شنوی. گرمای دستش را در موج خوردگی کاغذ حس می کنی.

پ.ن. در خوبی های ایمیل شکی نیست. ابزار ارتباطی خوبی است. با این حال بی روح بودن اش، سرد و فلزی بودن اش را نمی شود کتمان کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر